کد مطلب:88592 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:497

ارزش خوف











خوف و خشیت از عذاب خدا، خلق و عادت متقین است «الخشیه من عذاب الله شیمه المتقین»[1] خوف همچنان خالی بر گونه ی متقین و عارفان پدیدار است، و گوئی مردم با آن خال آنها را می شناسند، خوف از خدا ثمره ی ایمان است، راس حكمت است.

در اهمیت خوف روایتی از امام باقر (ع) نقل شده است، حضرت می فرمایند «لا مصیبه كعدم العقل و لا عدم عقل كقله یقین و لا قله یقین كفقد الخوف و لا فقد خوف كقله الحزن علی فقد الخوف»، مصیبتی مثل بی عقلی نیست و هیچ بی عقلی مثل كمی یقین نیست و هیچ كم یقینی مثل عدم خوف نیست و هیچ عدم خوفی مثل كمی حزن و اندوه بر نداشتن خوف نیست.[2].

از این روایت استفاده می شود كه حزن زیر بنای خوف و خوف اساس یقین و یقین شالوده ی عقل است، و بی جهت نیست كه در روایت آمد: «اتمكم عقلا اشدكم لله خوفا»، عاقل ترین شما، خداترس ترین شماست.[3].

در قرآن ذكر متقین بسیار آمده و آنها همان خائفین هستند، آنها كه از خدا ترسیدند و همه از آنها ترسیدند. پیامبر گرامی فرمودند: «من خاف الله خافه كل شی ء و من خاف غیر الله خوفه الله من كل شی ء»، كسی كه از خدا ترسد هر چیزی از

[صفحه 88]

او می ترسد و كسی كه از غیر خدا بترسد، خدا او را از هر چیزی می ترساند.[4].

یحیی بن معاذ گوید: این مسكین فرزند آدم اگر از آتش جهنم چنانكه از فقر می ترسد بترسد، وارد بهشت می شود،[5] یعنی اگر به اندازه ی اهتمام به مسائل اقتصادی و ترس از فقر به همان اندازه اهتمام به امور معنوی داشته باشیم و از عذاب الهی بترسیم رستگاریم، ولی این بشر غافل است، می گوید آبرو دارم نباید بگذارم فقیر شوم، و از بی چیزی دلهره دارد، ولی از عذاب الهی نمی ترسد، و نمی گوید در نزد خدا و پیامبران و اولیاء و همه ی مردم كه روز رستاخیز بپا می خیزند، آبرو دارم.

از یكی از صلحاء پرسیدند: ایمن ترین خلق در فردا كیست؟ گفت: شدیدترین آنها از حیث خوف (ترس از خدا) در امروز[6] یعنی شدت خوف امروز رابطه ی مستقیم با درامان بودن از عذاب فردا دارد.

یكی از زهاد این گونه اصحاب خود را نصیحت كرد: «به خدا قسم اگر همنشین گروهی شوی كه تو را امروز بترسانند، تا در فردا ایمن باشی بهتر است از این كه با گروهی همنشین شوی كه تو را امروز امنیت دهند تا در فردا خائف شوی».[7].

خائفین، ترسشان نه برای معصیت باشد، كه برای ترس از عبادت است. از پیامبر نقل شده كه در ذیل آیه ی «و الذین یوتون ما آتوا و قلوبهم وجله» (كسانی كه می آورند آنچه را آوردند و قلوبشان ترسناك است) فرمودند: فكر می كنید آنهائی هستند كه عصیان كرده و از معصیت خائفند؟! «لا، بل الرجل یصوم و یتصدق و یخاف الا یقبل منه»، نه، بلكه مرد (شخص) روزه می گیرد و صدقه می دهد و زكات و

[صفحه 89]

حقوق خود را اداء می كند ولی از این ترس دارد كه از او قبول نشود.[8].

در روایت آمده كه هفت دسته اند كه خداوند سایه ی لطف خود را بر سر آنها می افكند، در روزی كه به جز سایه ی رحمت الهی، سایه ای نیست، یك دسته از آنها كسانی هستند كه در خلوت ذكر خدا گفته و اشك خوف می ریزند.[9].


صفحه 88، 89.








    1. غررالحكم- میزان الحكمه، جلد 3، صفحه 174.
    2. بحار، جلد 78، صفحه 165. میزان الحكمه، جلد 3، صفحه 174.
    3. شرح ابی الحدید، جلد 10، صفحه 146 (با تلخیص).
    4. شرح ابی الحدید، جلد 10، صفحه 146. (با تلخیص).
    5. شرح ابی الحدید، جلد 10، صفحه 146. (با تلخیص).
    6. شرح ابی الحدید، جلد 10، صفحه 146. (با تلخیص).
    7. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد 10، صفحه 146.
    8. شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید، جلد 10، صفحه 146.
    9. شرح ابی الحدید، جلد 10، صفحه 147.